دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Genetic diversity of wild apple (Malus orientalis Uglitz.) in hyrcanian Forests of Iran by SSR markersتنوع ژنتیکی سیب شرقی (Malus orientalis) در جنگل های هیرکانی ایران با استفاده از نشانگرهای SSR16917912072110.30466/jfrd.2019.120721FAرویا رستمیکارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایراننسرین سیدیاستادیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0003-4999-7879حامد یوسف زادهاستادیار، گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانJournal Article20180113Apple (<em>Malus orientalis</em>) has been distributed throughout the Hyrcanian forest from lowland regions to steep and mountainous areas. For evaluation of genetic diversity, leaf materials were collected from 60 individuals of 6 populations. DNA was extracted and studied by six SSR primers: (GD142), (GD12), (GD147), (GD96), (GD100) and (GD162). The results showed that 45 alleles with 0.39 heterozygosity were detected for six primers. The mean of heterozygosity was 0.39 and the lowest (0) and highest amount (1) were observed for (GD100) in “Afratakhte”, “kodir”, “Sourdar”, “Yoush bala”, “Yoush paein” population and for GD162 in “kodir”, “asalem”, “yoush miani” and “yoush paein” populations, respectively. The maximum Nei genetic distance was belonged to “asalem” and “sourdar” populations and the minimum was related to “Yoush bala” and “asalem”. The result of AMOVA indicated that the intra and inter population diversity were 97% and 3%, respectively that indicated significant diversity within population of this species. Because of different habitat conditions and long geographical distance among populations, The low genetic differentiation and similar heterozygosity within populations show high gene flow among populations of <em>Malus orientalis </em>in north of Iran.سیب شرقی (<em>Malus</em><em>orientalis</em>) دارای پراکنش وسیع در سرتاسر جنگل­های هیرکانی شمال ایران از مناطق پایینبند تا نواحی کوهستانی و شیبدار است. برای بررسی تنوع ژنتیکی، نمونههای برگ 60 پایه از شش رویشگاه جنگلهای هیرکانی جمعآوری شدند. DNAهای استخراج شده با استفاده از شش آغازگر GD142، GD12، GD147 GD96، GD100 و GD162 به­روش SSR-PCR بررسی شدند. کل آلل­های تکثیر­شده برای چهار آغازگر در این پژوهش، برابر 45 آلل با میانگین هتروزیگوسیتی 39/0 بود. به­طوریکه بیشترین مقدار هتروزیگوسیتی در جمعیت کدیر، اسالم، یوش بالا و یوش میانی (یک) و کمترین مقدار آن نیز مربوط به جمعیت افراتخته، یوش میانی، یوش بالایی و کدیر سوردار (صفر) بود. بیشترین فاصله ژنتیکی <strong> </strong>Neiمربوط به جمعیتهای اسالم و سوردار و کمترین آن مربوط به جمعیتهای یوش بالایی و اسالم بود. آنالیز واریانس مولکولی تنوع درون و بین جمعیتها را به­ترتیب 97 و سه درصد از کل تنوع نشان داد که بیانگر تنوع درون جمعیتی قابل ملاحظه در جمعیتهای این گونه است. این پژوهش نشان داد باوجود شرایط رویشگاهی متفاوت و فاصله جغرافیایی زیاد جمعیتها از یکدیگر، سطح تمایز ژنتیکی بین جمعیتهای مورد پژوهش پایین و هتروزیگوسیتی درون جمعیتها بسیار مشابه با یکدیگر است. این مسئله میتواند حاکی از سطح بالای برقراری جریان ژن و تبادل ژنتیکی بین جمعیتهای سیب جنگلی شمال ایران باشد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Effect of fire on structure and natural regeneration in Shanderman forest, Guilan provinceتأثیر آتشسوزی بر ساختار و زادآوری طبیعی جنگل در جنگلهای شاندرمن، استان گیلان18119512072210.30466/jfrd.2019.120722FAبهرام نعمتیکارشناس ارشد جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایران.مهرداد قدس خواه دریاییدانشیار گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایران.محمد نقی عادلدکتری علوم جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایران.Journal Article20180104The aim of this study was to study effect of fire on vegetation and natural regeneration in Shanderman forests, Guilan province 7 years after burning. For this purpose, two burned and unburned areas were selected. Within each of the study areas, we used a random systematic 150 m × 150 m sampling grid to locate 40 circular plots of 1000 m<sup>2</sup> for tree and shrub species (20 plots in burned area and 20 plot in control area). In each plot, density and DBH of tree species and density of shrub species were measured. Regeneration density was studied by 100m<sup>2</sup> plots. Regeneration was studied in three classes as height < 1.3 m, DBH < 2.5 cm, and 2.5 cm < DBH < 7.5 cm. The results showed that density, the DBH and basal area of tree species and density of shrub species significantly deceased after burning. Also, density of regeneration significantly increased after burning. In tree layer, density of <em>Quercus castaneifolia, Carpinus betulus, Zelkova carpinifolia </em>and<em> Parrotia persica</em> significantly increased after burning. In shrub layer, density of <em>Prunus divaricate, Mespilus germanica, Crataegus microphylla </em>and<em> Ruscus hyrcanus </em>significantly decreased after burning. Forest structure was uneven-aged with a reverse J distribution in each two areas. Composition and pattern of dominance didn’t changed in tree, shrub and regeneration layers.هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آتش­سوزی بر پوشش گیاهی و زادآوری طبیعی جنگل هفت سال پس از وقوع آتش­سوزی در جنگل­های امبرادول شاندرمن در استان گیلان بود. بدین منظور، دو منطقه آتش­سوزی­شده و شاهد بررسی شدند. در مجموع 40 قطعه نمونه 1000 متر مربعی (20 قطعه نمونه در منطقه آتش­سوزی­شده و 20 قطعه نمونه در منطقه شاهد) به روش منظم تصادفی و با استفاده از شبکه آماربرداری 150 × 150 متر برداشت شد. برای بررسی تراکم زادآوری از پلات­های 100 مترمربعی استفاده شد. زادآوری در سه طبقه ارتفاعی کمتر از 3/1 متر، قطر کمتر از 5/2 سانتی­متر و بین 5/2 تا 5/7 سانتی­متر بررسی شد. نتایج نشان داد که تراکم، قطر برابر سینه و سطح مقطع برابر­سینه گونه­های درختی و تراکم گونه­های درختچه­ای پس از آتش­سوزی کاهش یافت. همچنین، تراکم زادآوری پس از آتش­سوزی افزایش یافت. در لایه درختی تراکم بلندمازو، ممرز، آزاد و انجیلی پس از آتش­سوزی به­طور معنی­داری افزایش یافت. در لایه درختچه، تراکم آلوچه، ازگیل، سرخ ولیک و کوله خاس به­طور معنی­داری پس از آتش­سوزی کاهش یافت. ساختار جنگل در هر دو منطقه ناهمسال بود. ترکیب و الگوی چیرگی در لایه­های درختی، درختچه و زادآوری تغییر نکرد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Effect of morphological variables, altitude and tree gender on gum production of Pistacia atlantica in Chaharmahal & Bakhtiari Province forestsمقایسه اثر متغیرهای مورفولوژیکی، ارتفاع از سطح دریا و جنس درخت بر تولید سقز بنه (Pistacia atlantica Desf.) در جنگلهای استان چهار محال و بختیاری19520712072310.30466/jfrd.2019.120723FAیعقوب ایران منشبخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی،0000-0002-1666-718Xحسن جهانبازیبخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیمحمود طالبیبخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیحمید مهین پورکارشناس اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهارمحال و بختیاریJournal Article20170930This research was performed in order to survey quantitative characteristics of <em>Pistacia atlantica </em>trees on gum production in the forests of Chaharmahal & Bakhtiari Province. At the first step, two elevation classes (1200-1600 m and 1600-2000 m) were choosen and trees selected in different DBH classes. Biometric characteristics of wild pistachio trees such as DBH, crown diameter, total height and bole height were used to assess the impact of gum production on wild pistachio trees. The gum was extracted from selected trees separately and weighted. The results showed that the mean of gum production is 571.9 g in each pistachio tree. Also, significant difference at 5% level between the factors of DBH and total height and at 1% level between crowns diameters were seen. The tree gender also showed a significant effect on the amount of gum production, so that the average production of gum in male and female trees were 608.1 and 354.8 g respectively. The results showed that there is no significant difference between amounts of gum production in different bole height.این پژوهش با هدف بررسی برخی متغیرهای تأثیرگذار بر مقدار تولید محصول سقز در جنگل­های استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. به این منظور در دو طبقه ارتفاعی 1600-1200 و 2000-1600 متر از سطح دریا، به­طور تصادفی درختان بنه در طبقات قطری مختلف انتخاب شدند. در هر طبقه ارتفاعی شش طبقه قطری و در هر طبقه قطری پنج تا شش پایه بنه نشانه­گذاری و اطلاعات درختان، شامل قطر برابرسینه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، قطر متوسط تاج و جنس آنها ثبت شد. درختان نشانه­گذاری شده، مورد بهره­برداری قرار گرفته و سقزهای استخراج­شده از درختان به­صورت جداگانه جمع­آوری و توزین شدند. نتایج نشان داد میانگین تولید سقز در جنگل­های استان به­طور متوسط 9/571 گرم است. قطر متوسط تاج، قطربرابر سینه و ارتفاع کل درختان تأثیر معنی­داری را در تولید سقز نشان دادند. جنس درخت نیز تأثیر معنی­داری را بر مقدار تولید سقز نشان داد، به­طوری ­که میانگین تولید سقز در درختان نر 1/608 گرم و درختان ماده 8/435 گرم به­دست آمد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823A study on the maturity of knowledge management in the Natural Resources Administration of the West Azarbaijan provinceبررسی بلوغ مدیریت دانش در ادارۀ کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی20922712072410.30466/jfrd.2019.120724FAنوشین وفایی اولکارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.عباس بانج شفیعیدانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.0000-0003-1832-4882احمد علیجانپوردانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.0000-0003-3389-930XJournal Article20180215By paying little attention to the process of organizational growth, the reason of the fall and end of the life-cycle of most organizations, non-update knowledge and data and lack of consistency with the world’s recent condition and on the other side, employees resistance against the change, carelessness of organization's Senior Managers about human capabilities for acquisition and application of up-to-date knowledge and exit of huge part of valuable and practical organizational knowledge because of experienced employee retirement, can be realized. This research aimed for studying factors influencing knowledge management of West Azerbaijan Province Natural Resources Administration. This research has been done in a survey and descriptive-analytical method using random sampling. 74 questionnaires based on The APO model (Its validity was proved by other studies) with Likert's five-option spectrum, were distributed and Reliability Analysis test and Cronbach's alpha statistic were used to determine reliability of the questionnaire. Data like: Information Technology infrastructure, funds, education and learning and innovation, key work processes, knowledge sharing incentives, organizational training, career development programs and etc, were asked by the questionnaire. The statistical population of this research includes employees of West Azerbaijan Province Natural Resources Administration. To determine the contribution of factors affecting knowledge management, multiple linear regression (stepwise) and SPSS23 software were used. Results showed that “employees” and “learning and innovation” are factors affecting knowledge management results and employees have positive and significant effect on learning and innovation. Also, from the point of view of knowledge management maturity, West Azerbaijan Province Natural Resources Administration is in the development phase.این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در ادارۀ کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی و به­صورت پیمایشی، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نمونه­گیری تصادفی انجام شد. 74 پرسشنامه بر اساس مدل سازمان بهره­وری آسیایی یا APO (که روایی آن با استفاده از پژوهش­های دیگر به اثبات رسیده بود) و طیف پنج طبقه­ای لیکرت تهیه و برای سنجش پایایی آن از آزمون Reliability Analysis و آمارۀ آلفای کرونباخ استفاده شد. اطلاعاتی مانند: زیرساخت فناوری اطلاعات، منابع مالی، آموزش و یادگیری و نوآوری، فرآیندهای کلیدی کار، انگیزه­های تسهیم دانش، آموزش سازمانی، برنامه­های توسعۀ شغلی و غیره مورد پرسش قرار گرفتند. جامعۀ آماری در این پژوهش، کارمندان ادارۀ کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی بوده است. برای تعیین سهم عوامل مؤثر بر مدیریت دانش از روش رگرسیون خطی چندگانه (گام به گام) و نرم­افزار SPSS نسخۀ 23 استفاده شد. نتایج نشان داد "کارکنان" و "یادگیری و نوآوری"، از عوامل مؤثر بر نتایج مدیریت دانش هستند و کارکنان اثر مثبت و معنا­داری بر یادگیری و نوآوری داشته­اند. همچنین، ادارۀ کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، از نظر جایگاه مدیریت دانش، در مرحلۀ توسعه قرار دارد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823The effect of different irrigation levels on growth parameters of ash (Fraxinus rotundifolia Mill) seedlings in green space of Tehran cityتأثیر سطوح مختلف آبیاری بر شاخصهای رشدی نهالهای زبانگنجشک (Fraxinus rotundifolia Mill) در فضای سبز شهر تهران22924412072510.30466/jfrd.2019.120725FAنجم الدین دلفان آذریدانشجوی دکتری، گروه جنگلداری، پردیس دانشگاهی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.تیمور رستمی شاهراجیاستاد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، رشت، ایران.وحید غلامیاستادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، رشت، ایران.سید ابراهیم هاشمی گرم درهاستادیار، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20171229Improvement of the irrigation water efficiency through irrigation management is one of the most effective ways to save water use in the agriculture. The experiment was conducted to evaluation of different irrigation levels on various indicators of growth in ash in 2016 and 2017. The experiment treatments were included irrigation (50, 75, 100 and 125% water requirements) as main factor and time as sub factor that was accomplished in a split plot replicated in time at randomized complete block design with four replications. Irrigation was done with estimated value of irrigation water requirements using FAO equation and WUCOILSIII method. The results showed that in both years irrigation with 50% of plant water requirements resulted in significant decrease in height, shoot length, crown diameter, leaf abundance, succulence and leaf area index in comparison with the control treatment. Results indicated that water demand varied from 50% to 100% basic water requirement due to the growing season (based on time and growth stage of the seedling) and air temperature. Generally, by examining the growth index and succulence of plants under irrigation and considering effective rainfall and irrigation efficiency, irrigation at 75% of basic water requirement in studied field was recommendable as optimal irrigation.بهبود بازده آب آبیاری از طریق مدیریت کمآبیاری یکی از راههای مؤثر برای صرفهجویی مصرف آب در کشاورزی است. برای بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر تعدادی از شاخصهای رشد نهال زبان­گنجشک، پژوهشی در دو سال آبی 1395 و 1396 در شهر تهران انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح مختلف آبیاری (50، 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی) بهعنوان عامل اصلی و زمان بهعنوان عامل فرعی بود که بهصورت طرح کرتهای خرد­شده در زمان در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نیاز آبی گیاه با استفاده از روش پیشنهادی فائو در سیستم آبیاری قطرهای و روش WUCOLSIII محاسبه شد. نتایج نشان داد که در هر دو سال، آبیاری با سطح 50 درصد نیاز آبی سبب کاهش معنیدار ارتفاع، طول شاخه، قطر تاج، فراوانی برگ، شادابی و سطح برگ در مقایسه با تیمار شاهد شد. نیاز آبی با توجه به فصل رشد (بر اساس زمان و مرحله رشد نهال) و دمای هوا از 50 درصد نیاز آبی اولیه تا 100 درصد نیاز آبی اولیه متغیر بود. در مجموع، با بررسی شاخصهای رشد و شادابی نهالهای تحت آبیاری و با در نظر داشتن باران مؤثر و بازده آبیاری، آبیاری در سطح 75 درصد نیاز آبی گیاه زبان­گنجشک در عرصه مورد بررسی با روش آبیاری قطرهای قابل توصیه است.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Estimation of biomass, carbon sequestration and leaf area of Acer monspessulanum in Middle-Zagros, case study: Ghaleh Gol forests in Lorestan provinceبرآورد زیتوده، کربن ترسیبیافته و سطح برگ گونه کیکم (Acer monspessulanum) در جنگلهای زاگرس میانی (بررسی موردی: منطقۀ قلعهگل استان لرستان)24525712072610.30466/jfrd.2019.120726FAزهره خلیلی اردلیدانشجوی دکتری جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایران.0009-0001-5398-7553زهرا میرآزادیدکتری جنگلداری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.0000-0002-0046-7538رامین منصور سمائیدانشجوی دکتری جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم و کشاورزی ساری، ساری، ایران.Journal Article20171211This research aimed to investigate carbon sequestration and biomass of <em>Acer monspessulanum</em> stands in Ghale Gol region. For this purpose, 30 <em>Acer monspessulanum</em> trees were selected using random sampling method, and quantitative characteristics including big and small crown diameters, tree height, crown height and DBH of them were measured and recorded. Then, of all geographical aspect 5 leaves at a height of 1.5 meters of crown tree were collected. At first wet weight of leaves were measured, then dried leaves were weighted again. Amount of carbon was obtained after burning leaves and weighing ash of dry leaves. Also, amount of carbon dioxide absorbed by the leaves after applying 3/67 in the amount of organic carbon stored in the leaves was estimated. The results showed that biomass average, carbon sequestration and the average amount of carbon dioxide absorbtion, were measured 8.17, 8.57 and 31.45 kg per ha respectively, and the leaf area was estimated 0/868 m2 / ha. Probability level, there is a significant difference between the average of carbon sequestration and biomass, in four geography tree crown aspects. However, at 95% probability level there isn’t significant difference between the average leaf areas, at four geography aspect. Amount of leaf biomass in the east aspect and amount of carbon sequestration in the western aspect were higher than other aspects.این پژوهش برای بررسی مقدار ترسیب کربن و زی­تودۀ درختان کیکم در منطقه قلعه­گل استان لرستان انجام شد. از این­رو با استفاده از روش نمونه­برداری کاملاً تصادفی، تعداد 30 اصله درخت کیکم انتخاب شدند و ویژگی­های کمی مانند قطر بزرگ و کوچک تاج، ارتفاع درخت، طول تاج و قطر برابرسینه مورد نظر در آن­ها اندازه­گیری شد. سپس تعداد پنج برگ در ارتفاع یک و نیم متری از هر چهار جهت تاج درخت جمع­آوری و وزن تر و وزن خشک آن­ها اندازه­گیری شد. بعد از احتراق برگ­ها و توزین خاکستر برگ­های خشک­شده، مقدار کربن به­دست آمد. همچنین مقدار دی­اکسید کربن جذب شده توسط برگ­ها پس از اعمال ضریب 67/3 در مقدار کربن آلی ذخیره شده در برگ­ها برآورد شد. نتایج نشان داد که میانگین زی­توده، کربن ترسیب­یافته و متوسط مقدار جذب دی­اکسید کربن از جو در هکتار به­ترتیب 17/8 و 57/8 و 45/31 کیلوگرم و مقدار سطح برگ 868/0 متر مربع در هکتار برآورد شد. تفاوت معنی­داری بین میانگین کربن ترسیب­یافته و زی­تودۀ برگ، در چهار جهت جغرافیایی تاج درخت وجود دارد. در حالی­که میانگین سطح برگ در احتمال 95 درصد تفاوت معنی­داری را نشان نداد. مقدار زی­تودۀ برگ در جهت شرق و مقدار کربن ترسیب­یافته در جهت غربی بیشترین مقدار را به­خود اختصاص دادند.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823The effect of stand density on woody and herbaceous diversity in Oak forestsتأثیر تراکم توده بر تنوع گونهای گیاهان چوبی و علفی در جنگلهای بلوط25927612072710.30466/jfrd.2019.120727FAمیر سجاد میر یوسف زاده مرادیکارشناس ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.جواد اسحاقی راددانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.0000-0002-2359-8020مهناز حیدری ریکانیمربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، ارومیه، ایران.Journal Article20181014This research was carried out with the aim of investigating the effect of mass density on woody and herb diversity in oak stands in Sardasht forests of West Azerbaijan province. For this purpose, the effect of density on the diversity and richness of tree and grass cover in three populations with Sparse, Completely sparse and relatively dense populated densities was investigated. 30 square plots were arranged in a randomized manner in the forests of the region, The distance between the sample units was 100 meters and the distance between the transects was 200 meters. Types and characteristics of tree species and shrubs were recorded in each sample. The frequency and species of herbaceous species were recorded in 5 micro particles with a dimension of 1.5 × 1.5 m in each sample. The correlation between stand density, richness and diversity indices of herbaceous species and tree species diversity was investigated by Pearson method. Tokay test was used to compare the mean of richness and species diversity between thinness, thinness and fairly massive densities. The results showed that 117 species of plants (5 tree species and 112 grass species) are present in the region. Correlation between grassland characteristics and tree specification showed that the Shannon uniformity index is correlated with the number of spikes, mean diameter and cross-section, and the Simpson species diversity and Margalof species richness with the average diameter and cross-sectional area is correlated. Also there was no significant difference between the diversity and richness of herbaceous and tree species in different densities.این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تراکم توده بر تنوع گونه­ای چوبی و علفی در جنگل­های سردشت استان آذربایجان غربی انجام شد. بدین منظور اثر تراکم­ بر روی تنوع و غنای پوشش درختی و علفی در سه توده با تراکمهای کاملاً تنک، تنک و به­نسبت انبوه بررسی شد. تعداد 30 قطعهنمونه مربعی چهار­آری با روش منظم تصادفی پیاده شد. فاصله بین قطعات نمونه 100 متر و فاصله بین ترانسکت­ها 200 متر در­نظر گرفته شد. نوع و مشخصات کمی گونه­های درختی و درختچه­ای در هر قطعه­نمونه ثبت شد. فراوانی و نوع گونه­های علفی در پنج ریز­قطعهنمونه با ابعاد 5/1×5/1 متر در هر قطعه­نمونه ثبت شد. همبستگی بین تراکم توده، شاخص­های غنا و تنوع گونه­ای علفی و درختی به­روش پیرسون بررسی شد. از آزمون توکی برای مقایسه میانگین شاخص­های غنا و تنوع گونه­ای بین تراکم­های مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که تعداد 117 گونه گیاهی (پنج گونه درختی و 112 گونه علفی) در منطقه حضور دارند. بررسی همبستگی مشخصه­های علفی با مشخصات کمی درختی نشان داد شاخص یکنواختی شانون با تعداد جست­ها همبستگی مثبت معنی­دار و با متوسط قطر و سطح مقطع برابرسینه همبستگی منفی معنی­دار دارد و شاخص­های تنوع گونه­ای سیمپسون با متوسط سطح مقطع برابرسینه همبستگی مثبت معنیدار دارد و غنای گونه­ای مارگالف با متوسط قطر برابرسینه همبستگی منفی معنی­دار دارد. همچنین بین تنوع و غنای گونه­ای علفی و درختی در تراکم­های مختلف اختلاف معنی­داری وجود ندارد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Assessment of the Role of Solar Water Heaters in Reducing Fuel Wood Consumption for Forest Dwellers in Central Zagrosارزیابی نقش آبگرمکنهای خورشیدی در کاهش مصرف چوب سوخت جنگلنشینان زاگرس مرکزی27729212072810.30466/jfrd.2019.120728FAفاطمه اسحاقیکارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.بیت اله محمودیاستادیار، گروه علوم جنگل، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.Journal Article20171118Destruction of forest areas to meet the fuel needs of forest dwellers has caused irreparable damage to these resources. The use of new energy, especially the use of solar energy, is an effective solution for replacing fuel wood in the country's forest villages. One of the tools used to heat water through solar energy is solar water heaters that their use are increasing day by day. In this research, the effect of using solar water heaters on reducing the dependence of forest households of Lordegan Township in Chaharmahal-o- Bakhtiari province has been studied and analyzed. A total of 40 households using solar water heater for three years were surveyed in the three villages of Lahderaz, Lirabi and Sarpoot in the central part of Lordegan city. According to the results of this study, before the installation of solar water heaters, the average annual consumption of wood for heating water was 19.17 cubic meter per household, which was reduced to 2.72 cubic meters after installation of the water heater. This 86% reduction in fuelwood consumption is indicative of the success of the solar water heater project.تخریب عرصه­های جنگلی برای رفع نیازهای سوختی جنگل­نشینان آسیب­های جبران­ناپذیری به این منابع وارد ساخته است. استفاده از انرژی­های نو به­ویژه بهره­گیری از انرژی خوشیدی راهکار موثری برای جایگزینی چوب سوخت در روستاهای جنگلی است. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای گرم­کردن آب از روش انرژی خورشیدی، آبگرمکن­های خورشیدی است که استفاده از آن­ روز به­روز در­حال افزایش است. در این پژوهش اثر به­کارگیری آبگرمکن­های خورشیدی در کاهش وابستگی خانوارهای جنگلی شهرستان لردگان در استان چهار محال و بختیاری به چوب هیزمی بررسی شد. در مجموع 40 خانوار که به مدت سه سال از آبگرمکن خورشیدی استفاده کرده­اند، در قالب سه روستای له­دراز، لیرابی و سرپوت در بخش مرکزی شهرستان لردگان مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج این پژوهش قبل از نصب آبگرمکنهای خورشیدی متوسط مصرف سالانه چوب هیزمی برای گرم کردن آب برابر 17/19 مترمکعب برای هر خانوار بوده است، که این مقدار بعد از نصب آبگرمکن به 72/2 متر مکعب کاهش یافته است. این کاهش 86 درصدی مصرف چوب نشان از موفقیت به­کارگیری آبگرمکنهای خورشیدی برای کاهش مصرف چوب سوخت در روستاهای جنگلی شهرستان لردگان دارد.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Land use change impacts and cost estimation of capacity loss of carbon storage and sequestration in the Hyrcanian forested landscape using InVEST modelسنجش اثرهای تغییر کاربری زمین و برآورد هزینههای اتلاف ظرفیت ذخیرهسازی و ترسیب کربن در سرزمین جنگلی هیرکانی با استفاده از مدل InVEST29331612072910.30466/jfrd.2019.120729FAجلیل بادام فیروزاستادیار پژوهشی، دکترای اقتصاد محیطزیست، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیستاردوان زرندیاناستادیار پژوهشی، دکترای برنامهریزی محیطزیست، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیست، تهران ایرانرویا موسی زادهعضو گروه پژوهشی اقتصاد محیطزیست، دکترای مدیریت محیطزیست، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیست، تهران. ایرانسیده بهاره عظیمیعضو گروه ارزیابی و مخاطرات محیطزیست، دکترای شیمی، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیستJournal Article20171123In this study, firstly, the process of changes in land coverage/usage was determined through satellite image analysis in the Dohezar and Sehezar forested landscape in Tonekabon County, Mazandaran Province during the years of 1984-2016 .Then, impacts of changes in land coverage/usage on the quantity of carbon sequestration and storage were mapped, quantified and valued using InVEST carbon model within the same time period. The result showed that dense and low-dense forest cover have been decreased by 18 and 55 percent, respectively during three decades, while semi-dense forest has been increased by 63 percent. It was also found that the effects of these structural changes in forest cover have reduced carbon sequestration capacity by 1927474 tons. This reduction has caused a loss of 53,137,258.80 US $ (equivalent to 568,568,699,160 billion rials) over three decades.در این پژوهش ابتدا روند تغییرات پوشش/ کاربری سرزمین جنگلی دو هزار و سه هزار در شهرستان تنکابن در استان مازندران در دوره زمانی 95-1363 با تحلیل تصاویر ماهوارهای تعیین شد. سپس اثرهای تغییرات پوشش/ کاربری بر کمیت ترسیب و ذخیره کربن طی دوره زمانی مذکور با استفاده از مدل کربن InVEST مورد نقشه­سازی، کمی­سازی و ارزشگذاری قرار گرفت. نتایج نشان داد که 18 درصد از پوشش جنگلی متراکم و 55 درصد از پوشش جنگلی کم­تراکم طی سه دهه کاهش یافته است و 63 درصد به پوشش جنگلی نیمه­متراکم اضافه شده است. اثرهای ناشی از این تغییرات ساختاری در پوشش جنگلی موجب شده تا توان ترسیب کربن به مقدار 1927474 تن کاهش یابد. این مقدار کاهش، خسارتی معادل 80/53.137.258 دلار آمریکا (معادل 568.568.699.160 میلیارد ریال) طی سه دهه ایجاد کرده است.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823The outbreak report of ash defoliator sawfly, Tomostethus sp. outbreak (Hymenoptera: Tenthredinidae) from Iranگزارش طغیان زنبور برگخوار درخت زبانگنجشک (Tomostethus sp. (Hymenoptera: Tenthredinidae)) از ایران31732812073010.30466/jfrd.2019.120730FAمجید توکلیگروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0002-5204-6890اسداله حسینی چگنیگروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایرانصمد خاقانی نیاگروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20180113Until now, many pests associated with the common ash and its outbreaks from Europe have been reported including the ash sawfly, <em>Tomostethus</em> (Blennocampinae). The present study was carried out in spring of 2017 following the severe outbreak of the ash sawfly in West Azarbayjan, north Zagros forests. The collected specimens were identified using molecular methods and sequencing of a partial <em>COI</em>. The Blast results showed a sequence of the present study is related to the genus <em>Tomostethus </em>and the species, <em>T. nigritus</em> with 92 percent similarity. The ash sawfly is dispersed as calmly on the margin of the Zab River in West Azarbayjan province. The current primary study on the existence and prevalence of this pest in northern Zagros should be considered seriously and details of the aspects of intense control and monitoring should be determined for the management of the invading pest in the attention of forestry conservation officials.تاکنون آفات متعددی از روی درختان زبان­گنجشگ گزارش شده و زنبورهای برگ­خوار زبان­گنجشک از جنس <em>Tomostethus</em> در زیر خانواده Blennocampinae یکی از آفات مهم این درخت است به­طوری که مواردی از طغیان آن در اروپا گزارش شده است. پژوهش حاضر در بهار سال 1396 طی طغیان شدید زنبور برگ­خوار زبان­گنجشک در استان آذربایجان غربی، مناطق جنگلی زاگرس شمالی انجام شد. شناسایی نمونه­های جمع­آوری_شده زنبور با روش مولکولی و توالی­یابی قسمتی از ژن <em>COI</em> انجام شد. نتیجه بلاست توالی­ها در بانک ژن نشان داد که توالی این حشره متعلق به جنس <em>Tomostethus</em>و شبیه به گونه <em>T. nigritus</em> با شباهت 92 درصد است. زنبور برگ­خوار درختان زبان­گنجشک به شکلی آرام در حاشیه رودخانه زاب در استان آذربایجان غربی در حال پراکنده­شدن است. پژوهش اولیه حاضر در مورد وجود و شیوع این آفت در زاگرس شمالی باید به­صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. توصیه می­شود جزئیات جنبه­های کنترل و نظارت شدید، برای مدیریت این آفت مهاجم برای متولیان امر حفاظت جنگل­ها، در آینده مورد بررسی قرار داده شود.دانشگاه ارومیهپژوهش و توسعه جنگل2476-35515220190823Decline modelling of Quercus brantii under effects of physiographic factors in Dalab forests of Ilamمدلسازی خشکیدگی درختان بلوط ایرانی تحت تأثیر عوامل فیزیوگرافی در جنگلهای دالاب ایلام32934212073110.30466/jfrd.2019.120731FAمهرداد میرزاییدانشجوی دکتری جنگلداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان0000-0001-7177-6461امیراسلام بنیاداستاد گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران.رضا اخواندانشیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران0000-0003-3420-7301رامین نقدیاستاد گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران.Journal Article20171102In addition to investigate effects of physiography factors including of slope (3 classes), aspect (4 classes), height above sea level (3 classes) on decline of oak trees, the aim of this study was decline modelling of <em>Quercus brantii</em> under effects of physiographic factors in Dalab forests of Ilam province. For this purpose, 509 hectares of Dalab forests of Ilam province were selected. Based on systematic-random sampling method with 200 × 250m dimensions, 100 circular plots (2000 m<sup>2</sup>) were measured. In each sample, physiography factors and percentage of decline were measured. ANOVA and Duncan tests were used to compare of oak decline in different physiography factors. Logistic regression model was used for modelling of oak decline. Omnibus test, log-likelihood and pseudo r-square coefficients were used to evaluate the logistic regression model. The results of ANOVA test showed that physiography factors had a significant effects on the oak decline. Also the results showed that with increasing slope and altitude, decline of oak trees was increased. The results showed that the lowest and highest of tree decline were belong to east and south aspects respectively. The results of this study can conserved areas that have oak decline, to be effective.هدف از این پژوهش، علاوه بر تأثیر عوامل فیزیوگرافی شیب (سه کلاسه)، جهت (چهار جهت اصلی) و ارتفاع از سطح دریا (سه کلاسه) بر زوال درختان بلوط ایرانی، مدل­سازی خشکیدگی درختان بلوط ایرانی تحت تأثیر عوامل فیزیوگرافی در جنگل­های دالاب ایلام بود. بدین منظور، محدوده­ای به مساحت 509 هکتار از جنگل­های دالاب ایلام انتخاب شد و تعداد 100 قطعه نمونه دایره­ای شکل (20 آری) به روش نمونه­برداری منظم تصادفی با ابعاد شبکه 250×200 متر برداشت شد. در داخل قطعات نمونه علاوه بر مشخصات فیزیوگرافی هر قطعه نمونه، درصد خشکیدگی درختان اندازهگیری شد. برای بررسی تأثیر عوامل فیزیوگرافی بر خشکیدگی جنگل­ها از آزمون­های­ تجزیه واریانس و دانکن استفاده شد. برای مدل­سازی خشکیدگی درختان از رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای ارزیابی مدل رگرسیون لجستیک از آزمون­های اوم­نی­بوس، لگاریتم­ درست­نمایی و ضریب تعیین پزودو استفاده شد. نتایج آزمون تجزیه واریانس نشان داد که عوامل فیزیوگرافی تأثیر معنی­داری بر خشکیدگی درختان بلوط داشتند. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش شیب و ارتفاع از سطح دریا، مقدار خشکیدگی نیز افزایش می­یابد و کمترین و بیشترین مقدار خشکیدگی به­ترتیب مربوط به جهت­های شرقی و جنوبی است.